گفت و گو با «اشپيتيم آرفي»؛ بازيکن خارجي سريال «لژيونر»
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۲۶۰۹۰۷
خبرگزاري آريا - روزنامه باني فيلم - زينب عليپور: من هميشه از خدا مي خواستم که با آدم هاي بزرگ سينماي ايران بازي کنم. در سريال «ديوار به ديوار» همه بازيگرهاي خوب ايران هستند. مثلا گوهر خير انديش، فرهاد آييش، علي شادمان بازيگران خوب و بزرگي هستند. مخصوصا علي شادمان که در آينده بازيگر بزرگي مي شود. چون خيلي بازيگر خوبي است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخستين بار با فيلم سينمايي «آوار» به کارگرداني فرناز اميني قدم به عرصه بازيگري گذاشت. اتفاقي که باعث شد پس از آن دو سريال تلويزيوني به وي پيشنهاد شود. سريالهاي «ديوار به ديوار» به کارگرداني سامان مقدم و «لژيونر» به کارگرداني مسعود آب پرور که به گفته خودش به واسطه اين دو سريال توانست بيشتر از فوتبال به شهرت رسيده و مورد توجه مردم قرار بگيرد. تا جايي که اصلا انتظار نداشت با بازي در دو سريال اينگونه شناخته تر شود.
اشپيتيم آرفي بازيکن آلبانيايي تبار اهل جمهوري کوزوو است که در خرداد 1387 به باشگاه فوتبال پيام مشهد در ليگ دسته اول فوتبال ايران پيوست.
او نخستين بازي خود را براي پيام برابر استيلآذين انجام داد. با صعود پيام به ليگ برتر فوتبال ايران در بازي پليآف برابر فولاد خوزستان، آرفي در پيام ماند و براي اين تيم در فصل 88–87 بازي کرد. او در 29 بازي 18 گل براي پيام به ثمر رساند و در پايان فصل به پرسپوليس پيوست.
وي در کنار فوتبال، در زمينه مدلينگ هم فعاليت کرده است. اما پس از ورود به ايران در تيم هاي تراکتورسازي، پرسپوليس، ابومسلم و پيام بازي کرد. تا اينکه خيلي اتفاقي فيلم «آوار» به وي پيشنهاد شد و او با اين فيلم در کنار عليرضا نيکبخت مقابل دوربين سينما رفت. پس از آن هم در دو سريال تلويزيوني ايفاي نقش کرد که مدتي است «لژيونر» روي آنتن شبکه 5 است. از اين رو باني فيلم با او که فارسي را بسيار سليس و روان بيان مي کند و فقط در به کار بردن برخي اصطلاحات کمي با مشکل روبرو است، گفت و گويي داشته است. البته سعي شده تا گفت و گوي ما با او با لحن و نوع گويش خودش باشد که در ادامه مي خوانيد:
آقاي آرفي شما براي نخستين بار در فيلم سينمايي «آوار» ايفاي نقش کرديد و سپس در دو سريال تلويزيوني. شما که براي فوتبال وارد ايران شده بوديد. چطور شد که از سينما و تلويزيون سر درآورديد؟
– خودم هم نمي دانم (مي خندد). وقتي به ايران آمدم، بعد از اينکه در تيم هاي مختلف بازي کردم، اتفاقي پيشنهاد سينمايي شد و من هم بازي کردم.
پيش از اينکه به ايران سفر کنيد هم تجربه بازيگري در کشور خودتان را داشتيد؟
– نه من اصلا بازيگر نيستم و هيچ جايي هم غير از اينجا بازي نکرده بودم. پارسال که ايران آمدم، يکي از دوستانم با فرناز اميني کارگردان فيلم «آوار» در تماس بود و به طور شانسي فهميد بازيگر خارجي مي خواهند که فارسي هم بلد باشد. فيلم «آوار» هم درباره فوتباليست ها بود که عليرضا نيکبخت نقش اول فيلم را بازي کرد. به من هم پيشنهاد شد در اين فيلم در کنار او بازي کنم و من هم بازي کردم.
چطور شد که در سريال «ديوار به ديوار» بازي کرديد؟ آقاي مقدم بازي شما را در آن فيلم ديده بودند؟
– اين سريال هم همين جوري اتفاقي پيش آمد. يکي از دوستانم با آقاي سامان مقدم دوست هستند و فهميدند که او خيلي وقت است که دنبال يک بازيگر خارجي است که فوتباليست هم باشد. ما هم قرار گذاشتيم و همديگر را ديديم و من در سريال «ديوار به ديوار» نقش يک دروازه بان را بازي کردم.
و همين طور اتفاقي باز هم در يک سريال ديگر ايفاي نقش کرديد و مقابل دوربين مسعود آب پرور رفتيد؟
– بله. يعني من دنبال بازيگري نبودم، همه چيز اتفاقي پيش آمد.
شما زبان فارسي را خيلي خوب صحبت مي کنيد. با اين حال خواندن فيلمنامه و حفظ کردن ديالوگ به زبان فارسي براي شما سخت نبود؟
– براي من حفظ کردن فيلمنامه سخت بود. چون به فارسي نوشته شده بود و من هم بلد نيستم به فارسي بخوانم و بنويسم. براي همين از دوستانم کمک مي گيرم. براي آنها هم سخت است که فيلمنامه را براي من به انگليسي بنويسند. براي همين هر روز که سر فيلمبرداري مي رفتم، فيلمنامه را براي من به انگليسي مي نوشتند.
البته در قسمت هاي ابتدايي و ورود شما به داستان، به انگليسي صحبت مي کرديد.
– بله اما در ميان سريال نقشي که من بازي کردم، فارسي صحبت مي کند.
چطور شد که زبان فارسي را ياد گرفتيد؟ دوره خاصي را گذرانديد؟
– من چهار سال پيش که به ايران آمدم، مدت زيادي در شهر تبريز و مشهد و تهران زندگي کردم. به همين دليل همان يک سال و نيم اول سعي کردم تا فارسي را ياد بگيرم و وقتي يک نفر با من صحبت مي کرد، مي فهميدم چه چيزي مي گويد تا بتوانم جواب بدهم. بعد هم با دوستانم و کساني که با آنها در ارتباط هستم، هم فارسي صحبت مي کنم و اينگونه ياد گرفتم. وگرنه براي ياد گرفتن زبان فارسي هيچ کلاسي نرفتم و با مکالمه ياد گرفتم.
چقدر با استعداد و باهوش هستيد که اينگونه زبان فارسي را آموختيد. چون فارسي يکي از زبان هاي سخت در دنياست!
– بله قبول دارم و هيچ شکي ندارم. فارسي خيلي زبان سختي است.
با اين حال خيلي مسلط هستيد!
– نه هنوز خيلي خوب نمي توانم فارسي صحبت کنم. اما متوجه مي شوم به من چه مي گويند و مي توانم جواب بدهم. اما در تلويزيون مجريها يک جور ديگري صحبت مي کنند و با بقيه فرق دارد. من چند تا برنامه دعوت شدم که در آن مجري برنامه يک جور خاصي حرف مي زد.
منظورتان ادبيات مجري هاي تلويزيون است؟
– بله. البته کم کم دارم ياد مي گيرم. خيلي خوشحالم، چون دوستانم هم مي گويند که در فارسي صحبت کردن خيلي پيشرفت کرده اي. فيلمنامه ها هم خيلي به من کمک کرد تا بيشتر ياد بگيرم. مثلا چند تا اصطلاح در فيلمنامه بود که من بلد بودم، اما استفاده نکرده بودم که حالا استفاده مي کنم و براي من خيلي خوب بود که فيلمنامه خواندم.
شما چند سالي هست که فوتبال بازي نمي کنيد. با اين حال چطور شد که در ايران مانديد و زندگي مي کنيد؟
– ماندگار نشدم. من چهار سال پيش که ديگر فوتبال بازي نکردم و به آلمان برگشتم. اما با دوستانم هميشه در تماس بودم. براي ديدن دوستانم هم به ايران مي آمدم. اما الان مدت طولاني است که ايران هستم. فکر مي کنم 6- 7 ماه است که ايران ماندم. چون دو تا سريال بازي کردم و بايد در ايران مي ماندم.
باز هم به شما سريال پيشنهاد شود، بازي مي کنيد؟
– بله چرا که نه. اگر باز هم پيشنهاد فيلم سينمايي و سريال داشته باشم حتما بازي مي کنم. چون از بازيگري خيلي خوشم آمد و زبان فارسي من هم خيلي خوب شده است. تازه بازيگري براي من تجربه جديدي است که دوستش دارم. من حدود 15 تا 20 سال است که فوتبال بازي کردم، اما با بازيگري در فيلم و سريال تجربه جديد پيدا کردم. از خدا هم خواستم که در اين سريال هايي که بازي کردم، برايم خوب باشد و دوست داشته باشند. چون واقعيت را بخواهم بگويم من اصلا با سينما و تلويزيون ايران آشنايي نداشتم و هيچ فيلم و سريالي را نديده بودم. در ايران هم که بودم، تلويزيون تماشا نکرده بودم. اما از خدا مي خواستم که با سامان مقدم کار کنم. چون شما خودتان بهتر مي دانيد که سامان مقدم يکي از بهترين کارگردان هاست.
براي اين سريال هم خوشحالم که بازي کردم. چون آقاي آب پرور هم کارگردان خوبي است. هميشه دوست داشتم که کارهاي خوبي بازي کنم.
معمولا مردم ايران خيلي خوب بازيگران را مي شناسند. از آنجايي که به هر حال فوتبال تماشاگران خاص خودش را دارد، از زماني که دو سريال بازي کرديد، چقدر شما را مي شناسند؟
– بالاخره مردم من را به خاطر فوتباليست بودنم مي شناسند. ولي من خودم خيلي تعجب کردم که من را به خاطر بازي در سريال «ديوار به ديوار» بيشتر مي شناسند. مثلا من دو هفته پيش شمال بودم، مردم من را از سريال مي شناختند که براي من خيلي جالب بود. اين سريال هم که تازه شروع شده و هنوز خيلي ها سريال را نديدند که من ببينم مردم باز هم من را از سريال مي شناسند. مثلا به من مي گفتند که به خاطر پرسپوليس دوستت داريم، اما سريال تو رو هم ديديم و دوستت داريم. اين خيلي براي من جالب است و دوست دارم.
برخورد دوستان و همکارانتان در دو سريالي که بازي کرديد، با شما چطور بود؟ به شما در کار کمک مي کردند؟
– من هميشه از خدا مي خواستم که با آدم هاي بزرگ سينماي ايران بازي کنم. در سريال «ديوار به ديوار» همه بازيگرهاي خوب ايران هستند. مثلا گوهر خير انديش، فرهاد آييش، علي شادمان بازيگران خوب و بزرگي هستند. مخصوصا علي شادمان که در آينده بازيگر بزرگي مي شود. چون خيلي بازيگر خوبي است.
اين ور هم در سريال «لژيونر» آقاي شريفي نيا، پور شيرازي هم بازيگران بزرگي هستند. مي دانيد همه به من کمک مي کردند در کار و خيلي خوب بودند. بالاخره من تجربه بازيگري نداشتم و همه اين را مي دانستند و خيلي خوب با من تمرين مي کردند. مثلا وقتي من جلوي دوربين مي رفتم، اصلا استرس نداشتم و خيلي راحت بودم و بازي مي کردم. از آقاي آب پرور هم خودتان بپرسيد. فکر کنم از من راضي بودند.
گفتيد که با سريال هاي تلويزيوني آشنايي نداريد و هيچ سريالي را نديده بوديد. سريال خودتان را چطور؟ فرصت مي کنيد تماشا کنيد؟
– بله حتما و دوست دارم ببينم. سريال که تازه شروع شده و من هنوز خيلي بازي نکردم. اما راضي هستم و سريال را دوست دارم. چون وقتي يک بازيگر بازي خودش را از تلويزيون مي بيند، يک چيز ديگر است. به خاطر همين من نمي گويم از خودم راضي هستم يا نه. چون من به يک چشم ديگر سريال را نگاه مي کنم. مردم بايد بگويند بازي من خوب است يا نه. از خدا مي خواهم که مردم هم دوست داشته باشند.
حالا که تجربه بازي در دو سريال را داريد، علاقه مند به ديدن سريال هاي ايراني هم شديد؟
– بله من الان سريال «شهرزاد» را تماشا مي کنم. فکر مي کنم همه در ايران اين سريال را تماشا مي کنند. البته من قسمت هاي قبلش را نديدم.
منظورتان فصل اول سريال است؟
– بله من اين قسمت ها را تماشا مي کنم. چون براي فصل اول که شما گفتيد من ايران نبودم. چون دوستانم گفتند اين را که تمام کردي، بايد سريال «عاشقانه» را تماشا کني. چون به من گفتند اگر بخواهي بيشتر در اين کار باشي و بازيگر شوي و ياد بگيري، بايد سريال زياد تماشا کني تا ياد بگيري و با سريال هاي ايراني و بازيگرانش آشنا شوي.
حالا که اينقدر جدي اين حرفه را دنبال مي کنيد، تصميم داريد که دوره هاي بازيگري را بگذرانيد و حرفه اي اين کار را دنبال کنيد؟
– بله حتما مي خواهم که کلاس بروم و آموزش بازيگري ببينم.
گويا شما پيش از اينکه به ايران بياييد، تجربه کار مدلينگ داشتيد؟ در ايران هم به شما پيشنهادي در اين زمينه شده است؟
– بله من خارج از ايران اين کار را مي کردم. اما در ايران اين کار را نکردم. چون احترام هر کشوري را بايد نگه داشت. تازه در ايران اين کار خيلي مرسوم نيست. براي همين من خودم دنباتل اين کار در ايران نمي روم و همان بازيگري را کار مي کنم.
فوتباليست بودن سخته و يا بازيگري؟
– بازيگرها و بازيکنان هر کدامشان از سختي شغل خودشان ميگويند، اما به نظر من هر دو کار سخت است. سر سريال «لژيونر» که بودم، سر فيلمبرداري به آقاي شريفي نيا ميگفتم شما زماني يک موقعيت گل داشته باشيد و از دست برود، دوباره تکرار ندارد. اما در بازيگري جمله اشتباه بگوييد، دوباره تکرار مي شود. البته در يک لحظه خنديدن، گريه کردن، ناراحت بودن و … در بازيگري سخت است.
بعد از سريال «لژيونر» پيشنهاد بازي در سينما و تلويزيون داشته ايد؟
– نه هنوز فيلمنامه پيشنهاد نشده که بخوانم. ولي راجع به آن صحبت مي کنيم. فکر مي کنم اين سريال پخش شود، مردم و دوستان و کارگردان ها ببينند، به من بيشتر پيشنهاد شود که بازي کنم. اما با بچه ها در تماس هستيم.
منظورتان اين است که درباره کارها صحبت شده، اما قرارداد نبستيد؟
– بله همين طور است که گفتيد.
معمولا سريال هاي تلويزيوني در شبکه هاي ماهواره اي هم پخش مي شود. خانواده شما هم توانسته اند سريال هاي شما را ببينند؟ اصلا با بازيگر شدن شما مشکلي ندارند؟
– خانواده خوشحال هستند و دوست دارند که من در ايران بازي هم مي کنم. وقتي که گفتم ميخواهم به ايران برگردم و بازيگري کنم، هيچ کدام از آنها باور نکردند و خيلي تعجب کردند. مي توانند اينترنتي ببينند، اما هنوز لينکش را نفرستادم که بازي من را در دو تا سريالي که بازي کردم، تماشا کنند. برايشان سخت است که سريال را به زبان فارسي ببينند. چون مثل من که فارسي بلد نيستند و متوجه نمي شوند.
فکر مي کنم زندگي در ايران را خيلي دوست داريد و توانسته ايد دوستان بسياري پيدا کنيد؟
– بله من ايران را دوست دارم و دوستان خوبي هم دارم که براي ديدنشان به ايران مي آيم و با آنها در ارتباط هستم. در بازيگري هم دوستان خوبي پيدا کردم. همه بازيگرهايي که با انها در اين دو سريال بازي کردم، به من لطف داشتند و کمک مي کردند. کارگردان ها هم خيلي خوب با من کار مي کردند. خيلي خوشحالم که بازيگر هستم و دوست دارم باز هم در سريال و سينما کار کنم. براي همين هم دارم سريال ها را تماشا مي کنم که بيشتر ياد بگيرم و بهتر بازي کنم و مردم هم دوست داشته باشند.
و در پايان …
– مرسي که با من صحبت کرديد و از خدا مي خواهم که مردم سريال من را دوست داشته باشند و باز هم بتوانم در تلويزيون بازي کنم و با بازيگرهاي بزرگ کار کنم
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۲۶۰۹۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایران در ارمنستان چگونه معرفی میشود؟
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان از جهش زبان فارسی در ارمنستان، سفر بلاگرهای مشهور این کشور به ایران و برگزاری جشنواره غذاهای ایرانی و ارمنی خبر داد و با اشاره به سرعت نفوذ کشورهایی مثل هند در ارمنستان، چگونگی معرفی ایران در این کشور را تشریح کرد و از برخی کمکاریها در این مسیر سخن گفت.
محمد اسدی موحد ـ رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان ـ در گفتوگو با ایسنا درباره ضرورت فعالیت رایزنهای فرهنگی در توسعه گردشگری ایران با توجه به مذاکراتی که در گذشته بین وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و سازمان فرهنگ و ارتباطات در اینباره صورت گرفته بود، اظهار کرد: اعتقاد داریم گردشگری بخشی از کار فرهنگی است. توسعه فرهنگی و صنعت گردشگری کشور جزو وظایف ماست، همانطور که گسترش دانش زبان فارسی و معرفی فرهنگ و تمدن ایران جزو وظایف رایزنان فرهنگی به شمار میآید. اینکه گفته شده است رایزنان فرهنگی به عنوان «سفیران گردشگری» نیز فعالیت کنند، به این دلیل است که باید تلاش کنیم گردشگران بیشتری به ایران سفر کنند. با همین رویکرد، در هفتههای اخیر گروهی از بلاگرها و اینفلوئنسرهای ارمنستان به ایران و شهرهایی چون تهران، اصفهان، کاشان و جزیره کیش سفر کردند، که محتواهای بسیار جذابی با هدف آشنایی با ایران، معرفی جاذبهها و ترغیب ارمنستانیها برای سفر به ایران، تولید شده است. این افراد پس از آنالیز محتواها، فعالیتها و بازخوردهایی که داشتهاند، انتخاب شدند و شخصیتهایی مؤثر در ارمنستان هستند.
او ادامه داد: در حقیقت، این کار وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است که باید به معرفی ایران و توسعه گردشگری از این طریق کمک کند، هرچند ما هم در رایزنیها این کار را انجام میدهیم و سازمان فرهنگ و ارتباطات به آن بودجه میدهد، چون اعتقاد داریم هرچه بیشتر گردشگر از ایران دیدن کند، به نفع کشورمان خواهد بود. بهترین راه برای خنثیسازی تبلیغات کشورها درباره ناامن و یا عقبمانده نشان دادن ایران، این است که نخبگان و حتی مردم عادی به هر بهانهای از ایران دیدن کنند. تعجبآور است در ارمنستانی که در همسایگی ایران است و اشتراکات فرهنگی زیادی با آن وجود دارد، گاهی که نام ایران میآید تصور میکنند هنوز در کشور ما با شتر رفت و آمد میشود!
اسدی گفت: من در کشورهای مختلفی به عنوان رایزن فرهنگی حضور داشتم و تاکیدم بر این بوده که نخبگان و حتی مردم عادی در بحث دیپلماسی عمومی به هر بهانهای از ایران دیدن کنند. این، بهترین وسیله برای خنثیسازی تبلیغات کشورها درباره ناامن و یا عقبمانده نشان دادن ایران است. تعجبآور است در ارمنستانی که در همسایگی ایران است و اشتراکات فرهنگی زیادی با آن وجود دارد، گاهی که نام ایران میآید تصور میکنند هنوز در کشور ما با شتر رفت و آمد میشود! بنابراین، موضوع گردشگری باید یکی از وظایف اصلی و مهم رایزنان فرهنگی ایران باشد و انتظار میرود وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در اینباره بخشی عمل نکند و با رایزنها و سازمان فرهنگ و ارتباطات بیشتر همراه باشد و محتواهای کمنقصتری تولید کند.
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان، نبود تعامل جدی بین وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و رایزنهای فرهنگی را چالشی جدی دانست و افزود: همه ما رایزنها وظیفه خود میدانیم که در گردشگری فعال باشیم و کمک کنیم، چه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی حمایتی داشته باشد، چه حمایت نداشته باشد.
او در ادامه گفت: زمانی که (به عنوان رایزن فرهنگی) در تانزانیا بودم، همیشه دغدغه معرفی ایران را داشتم، وقتی میدیدم از کشورهای دیگر، گروه گروه گردشگر به تانزانیا سفر میکند و از ایران در سفرنامهها نامی آورده نمیشود، غبطه میخوردم و ناراحت میشدم. خاطرم هست بروشورهای معرفی ایران را به کارمند محلی رایزنی در تانزانیا دادیم در فرودگاه توزیع کند تا به این شکل، ایران زیبا را معرفی کنیم. از آنجا «خوجه» های شیعه (اثنی عشری) برای زیارت به ایران میآمدند، که مردمی متمول هستند. در تلویزیون ملی این کشور بحثی داشتم که مستقیم این قشر را خطاب قرار دادم، چون آنها که به ایران میآمدند، مقصدشان فقط قم و مشهد بود و هیچ جای دیگری از ایران را نمیدیدند، خواهش کردم که سه چهار روز به برنامه سفرشان اضافه کنند، دو سه روز بیشتر بمانند و تهران، اصفهان و شیراز را هم ببنند. یک چالش راه انداختم و گفتم اگر رفتید و این شهرها را دیدید و نپسندیدید و پشیمان شدید، من پول بلیت پروازتان را میدهم. مجری آن برنامه تلویزیونی گفت این یک چالش بزرگ است، اما به عنوان رایزن فرهنگی این چالش را ایجاد کردم.
اسدی گفت: گردشگری یکی از مؤلفهها و اولویتهای رایزنان فرهنگی است و با این رویکرد تا کنون حدود یکصد نفر از اساتید و چهرههای مؤثر ارمنستان به ایران فرستاده شدهاند.
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان درباره اثرگذاری این فعالیتها در کاهش ایرانهراسی نیز اظهار کرد: ما با سه مسأله مواجهیم؛ ایرانهراسی، اسلامهراسی و شیعههراسی. موظفیم تلاش کنیم در هر یک از این بخشها کار کنیم تا ترس و نگرانی نسبت به ایران برطرف شود. روی مسأله اسلامهراسی بیشتر در کشورهایی که مسلمان نیستند، خیلی مانور داده میشود و ما به چند روش باید روی این مسأله کار میکردیم؛ برگزاری همایشهای علمی و بحثهای آکادمیک و ترغیب برای سفر به ایران را انجام میدهیم. مسأله دیگر شیعههراسی است که در کشورهای مسلمان بیشتر اتفاق افتاده است. راهکارهای مختلفی برای آن داریم و بیشتر سعی میکنیم با نخبگان و رسانهها و علمای اهل تسنن این کشورها ارتباط برقرار کنیم و آنها را به سمینارهای ایران دعوت میکنیم. طبعا رسانهها و فضای مجازی و تولید محتوا خیلی به موفق شدن این راهکار کمک میکند. سازمان فرهنگ و ارتباطات نیز برای بهرهگیری از این فضاها، تا کنون تولید محتوای خوبی داشته است.
او افزود: در بحث ایرانهراسی گروههای مختلف سعی میکنند از ایران تابو بسازند و ایران را امن نشان نمیدهند. راههای مختلفی برای مقابله با آن وجود دارد؛ تبادل نخبگان، اساتید، دانشجویان و گروههای هنری، موسیقی و سینمایی بسیار مؤثر است. در ارمنستان تلاش داریم تولیدات سینمای ایران را به نمایش بگذاریم که معتقدم در کاهش نگرانیهای مربوط به ایرانهراسی و اسلامیهراسی خیلی کمک خواهد کرد.
اسدی گفت: ما تولیدات و کالاهای خوب فرهنگی داریم، ولی نمیتوانیم آنها را خوب عرضه کنیم، درحالی که هند مدتی است با عرضه تولیدات فرهنگی، نفوذ خود را در ارمنستان بیشتر کرده است و این اتفاق بیشتر از طریق نمایش سریالها و فیلمهای این کشور رخ داده و جالب است که این محتواها با فرهنگ مردم ارمنستان تطابقی ندارد و اختلاف فرهنگی دارند، درحالی که ایران با ارمنستان تشابه فرهنگی بسیار دارد و این اشتراکها در سبک زندگی قابل توجه است، بنابراین فیلمها و موسیقی ایرانی خیلی بیشتر میتواند مؤثر باشد، ولی تاکنون نتوانستیم آنها را به خوبی عرضه کنیم.
موزه تاریخ ارمنستان، بخش ایرانرایزن فرهنگی ایران در ارمنستان درباره تعاملات دو کشور در موضوع میراث فرهنگی با توجه به ریشههای عمیق فرهنگی و پیوندهای تاریخی و اقدامی که بخش میراث فرهنگی و رایزنی برای تقویت عملکرد و همکاریها در این زمینه با ارمنستان داشته است، توضیح داد: ما اشتراکات زیادی در میراث فرهنگی با ارمنستان داریم. هم ارامنه در ایران آثار غنی و قوی دارند و هم ایران در سرزمین ارمنستان آثار فرهنگی غنی دارد. در بعضی از شهرها از زمان پادشاهی انوشیروان و خسرو پرویز (ساسانیان) آثاری در ارمنستان وجود دارد و حتی کتیبههای فارسی در این سرزمین شناسایی شده است. در موزه نسخ خطی ارمنستان (ماتناداران) بیش از ۴۰۰ نسخه خطی فارسی وجود دارد. حدود دو هزار آثر خطی و نسخ عربی و فارسی در این موزه موجود است. در بحث تحقیق و پژوهش تاکنون کارهای خوبی از سوی دو کشور انجام شده است و کتابهای خوبی به دو زبان فارسی و ارمنی ترجمه شده است و رفت و آمد نخبگان بین ایران و ارمنستان زیاد است و این رفت و آمد بین دانشگاههای دو کشور در حد مطلوب است و ابتدای امسال همایش میراث مکتوب در موزه «ماتناداران» شهر ایروان برگزار شد، که تعدادی از اساتید ایرانی حضور داشتند. کارهای خوبی در این بخش انجام شده است و ادارههای میراث فرهنگی بعضی استانهای ایران، از جمله آذربایجانهای غربی و شرقی با بخشهای مربوط به میراث فرهنگی در ارمنستان در ارتباط هستند.
او در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه ایران در ۶۰ کشور دفتر رایزنی دارد، اما اخبار کمتری از فعالیت برخی از آنها شنیده میشود، این مسأله ناشی از چیست؟ بیان کرد: رایزنان فرهنگی همیشه با چالشهایی مواجهند و باید شخصی این مسئولیت را بپذیرد که عاشق تلاش و کار برای ایران باشد و هدفش فقط کار کردن باشد.از طرفی، اینکه گفته میشود بعضی کشورها ظرفیت ندارند، درست است، فضای برخی کشورها واقعا بسته است. با این حال اعتقاد دارم اگر کسی اهل کار باشد، راه را پیدا میکند.
اسدی درباره جایگاه فرهنگی ایران در ارمنستان نیز گفت: ارمنستان با اینکه جمعیتی کمتر از سه میلیون نفر دارد، ولی فعالیتها و برنامههای فرهنگی و علمی جایگاه بالا و ظرفیت زیادی دارد و برای من شگفتانگیز است که تا این حد فضای کار در تمام زمینههای فرهنگی و هنری وجود دارد، مثلا معرفی صنایع دستی ایران در ارمنستان ظرفیت بسیار خوبی دارد، بنابراین معرفی صنایع دستی ایران را در این کشور جدی گرفتهایم و فقط به یک استان محدود نشدهایم و تلاش داریم تمرکززدایی شده و این ظرفیت برای تمام استانها فراهم شود. ارمنستان این ظرفیت را دارد و حتی از این اقدام استقبال میکند.
او در ادامه یکی از برنامههای در دست اقدام رایزنی فرهنگی در ارمنستان را برگزاری هفتههای فرهنگی نامید و افزود: سال گذشته هفته فرهنگی استان همدان برگزار شد و برای امسال برگزاری شب فرهنگی استانهای خراسان رضوی و آذربایجانهای غربی و شرقی، کردستان و مازندران در برنامه این رایزنی پیشبینی شده است، که البته به سرانجام رسیدن آنها به پیگیری مدیر هر یک از این استانها بستگی دارد.
مسجد کبود، ایروان، ارمنستانرایزن فرهنگی ایران در ارمنستان ادامه داد: مسجد کبود ایروان، کانون فرهنگی و دینی ایران است، که در عین حال به عنوان مکانی تاریخی در این شهر شناخته میشود و همین جایگاه باعث میشود تبادلات و توسعه روابط فرهنگی بین ایران و ارمنستان رخ دهد. از این فضا برای برگزاری نمایشگاههای مختلف از کتاب گرفته تا صنایع دستی و جشنوارههای غذا و پوشاک استفاده میشود و قرار است در همین فضا و در آینده نزدیک، جشنواره غذاهای ایرانی و ارمنی برگزار شود. افزونبر این، مسجد کبود ظرفیت آموزشی دارد، یعنی با توجه به مکانی که در اختیار داریم، آموزش زبان فارسی که سالهاست در این مسجد انجام میشود، توسعه یافته است. درحال حاضر ۶ کلاس زبان فارسی در این فضا با توجه به حجرههایی که دارد، برگزار میشود. این کلاسها در چهار سطح ابتدایی، متوسطه، پیشرفته و فوق پیشرفته برپا میشود. در این مسجد کتابخانه خوبی هم داریم که محل رجوع نخبگان، محققان و دانشجویان ایرانشناسی و زبان فارسی است. این کتابخانه حدود هشت هزار جلد کتاب به زبان فارسی دارد. هدف از توسعه این کتابخانه، آن است که منبع و مرجعی برای گسترش زبان فارسی باشد.
تقریبا در سه دانشگاه ارمنستان، کرسی ایرانشناسی وجود دارد و حدود ۲۰۰ دانشجو در این رشته مشغول به تحصیل هستند. تقریبا ۱۲ مدرسه دولتی آموزش زبان فارسی داشتند و حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ دانشآموز هم زبان فارسی یاد میگرفتند و در ۶ ماه این آمار به سه هزار و ۳۰۰ نفر رسیده است. ظرفیت ارمنستان برای آموزش زبان فارسی نه تنها بسیار خوب، که منحصر به فرد است. اسدی درباره وضعیت آموزش زبان فارسی و استقبال از آن در ارمنستان، اظهار کرد: تقریبا در سه دانشگاه ارمنستان، کرسی ایرانشناسی وجود دارد، که دانشجویان آن زبان فارسی یاد میگیرند. فقط در دانشگاه ملی ایروان ۱۱۰ دانشجو در سه سطح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در رشته ایرانشناسی مشغول به تحصیل هستند و تقریبا ۲۵ استاد عضو هیأت علمی در کرسی ایرانشناسی دارد. دانشگاه اسلوونی ایروان هم بخش ایرانشناسی خیلی قوی دارد. کرسی ایران شناسی دانشگاه دولتی زبانها و علوم اجتماعی «بروسوف» ارمنستان نیز در حال تقویت است. برای تقویت این بخش قرار است دو استاد از ایران برای گسترش زبان فارسی به ایروان بیایند.
او در ادامه گفت: زبان فارسی سالهاست در ارمنستان تدریس میشود. زمانی که به عنوان رایزن فرهنگی در ارمنستان فعالیتم را آغاز کردم، تقریبا ۱۲ مدرسه دولتی آموزش زبان فارسی داشتند و حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ دانشآموز هم زبان فارسی یاد میگرفتند. درحال حاضر این آمار به سه هزار و ۳۰۰ نفر رسیده و این رشد در ۶ ماه رخ داده است. جالب است بدانید که مدارس ارمنستان از پایه پنجم تا نهم، آموزش زبان فارسی دارند و هر سال به تعداد این دانشآموزان اضافه میشود. البته، تعداد دانشآموزان در مدارس ارمنستان زیاد است و معمولا به بیش از ۱۷۰۰ نفر میرسد و کمترین جمیت مدارس ارمنستان در حدود ۴۰۰ نفر است. بنابراین ظرفیت این کشور برای آموزش زبان فارسی نه تنها بسیار خوب، که منحصر به فرد است.
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان افزود: آموزش زبان فارسی در کشورهای دیگر معمولا سیستماتیک نیست و به نظرم فقط در ارمنستان این گونه باشد، چون دولت این کشور از حدود دو سال پیش قانونی تعیین کرده است که مدارس، زبان یکی از کشورهای همسایه را به عنوان زبان سوم باید آموزش دهند، یعنی دولت حمایت میکند و این فرصتی است که در ارمنستان وجود دارد، که البته از روابط دیرینه دو کشور نیز ناشی میشود و باعث شده است آموزش زبان فارسی در این کشور رشد داشته باشد. خاطرم هست بازدیدی از مدرسهای در ایروان داشتیم که از ۱۵۰۰ نفر جمعیت آن حدود ۷۵۰ نفر فارسیآموز بودند. پرسیدیم این جمعیت چگونه رشد کرده است، گفتند «اوایل پدر و مادرها خیلی تمایل نداشتند و ترجیح میدادند فرزندانشان زبان فرانسوی یا یک زبان خارجی دیگر را یاد بگیرند، ولی الان خود پدر و مادرها فرزندانشان را تشویق میکنند فارسی بیاموزند.» البته این اظهار نظر مدیر مدرسه بود. در استانها و شهرهای دیگر از جمله «کاپان» و «مِغری» هم که اصلا آموزش زبان فارسی نداشتند، اکنون آموزش زبان فارسی در حال رشد است، که البته عملکرد کنسولگری ایران در آن منطقه، بیتأثیر نبوده است.
او همچنین گفت: حالا که ظرفیت منحصر به فرد آموزش زبان فارسی در ارمنستان وجود دارد باید یک نسخه دیگر برای آن بپیچیم. اینکه بنیاد سعدی همان نسخه پاکستان و تونس را برای ارمنستان میپیچد شاید جوابگو نباشد، چون در ارمنستان، مدارس پیشرو هستند و نسخه و سیاستگذاری جدا نیاز دارند. حتی معتقدم کارگروه ویژه باید ایجاد شود، شرح درسها و سرفصلهای آموزشی باید ویژه و متفاوت باشد. باید براساس ذائقه دانشآموز ارمنی، کتاب فارسی را تدوین کنیم. کتابهای بنیاد سعدی خوب است، ولی برای ارمنستان خوب نیست. آن کتابها بیشتر جنبه آموزشگاهی دارد.
اسدی تاکید کرد: برای گسترش آموزش زبان فارسی به همت بیشتری در داخل کشور نیاز است و این فرصت طلایی است و اگر خوب عمل نکنیم شاید در زمان دیگری چنین فرصتی مهیا نشود و لازم است از حالا زمینهسازی شود.
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان افزود: در مقطع کنونی شوقآفرینی و انگیزشی را برای آموزش زبان فارسی افزایش میدهیم، برای مدیران و معلمان مدارس ارمنستان در ایران اردو برگزار میکنیم که حتما انگیزهبخش خواهد بود. بنا داریم برای دانشآموزان نخبه زبان فارسی هم اردوی ایران را برگزار کنیم. المپیاد زبان فارسی را در سطح دانشآموزی و دانشجویی امسال خواهیم داشت. در این مدت دو گروه از دانشجویان دو دانشگاه را به ایران فرستادیم که تأثیر بسیار زیادی داشت، که افزون بر آموزش دو هفتهای، فرصت تماشای تهران را هم به دست آوردند. یکی از همین دانشجویان بعد از اینکه از ایران برگشت، در صفحه فیسبوکش نوشت: «از من پرسیدند قلبت کجاست، گفتم ایران. گفتند بهشتت کجاست گفتم ایران».
اسدی درباره تعداد کلی فارسیآموزان در ارمنستان، گفت: در دانشگاههای ارمنستان حدود ۲۰۰ دانشجوی ایرانشناس مشغول به تحصیل هستند که زبان فارسی هم یاد میگیرند و حدود ۳۳۰۰ دانشآموز که فارسی را به عنوان زبان سوم یاد میگیرند. البته این بخشی از سیاست کشور ارمنستان است، که با توجه به تبادل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی انجام میشود و منافع دو کشور را تأمین میکند. سوای این بحثها، مردم ارمنستان زبان فارسی، فرهنگ و شاعران ایرانی را دوست دارند. حتی برای اجرای نمایش «سیمرغ» از منطقالطیر عطار درخواست داشتیم. اینها همه از علاقه به فرهنگ ایران ناشی میشود که باید تقویت شود.
رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان درباره دیگر فعالیتهای این مرکز توضیح داد: حدود ۱۲۰ فعالیت فرهنگی در حدود یک سال گذشته از سوی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان انجام شده است، که شامل چاپ کتاب، برگزاری همایش و جشنوارههای متنوع و اعزام گروههای مختلف فرهنگی، هنری و اساتید دانشگاهی، میشود.
انتهای پیام